
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کالبدشکافی بدحجابی
محسن عبدالله زاده، عضو تحریریه نویسندگان حوزوی
چند ماهی می گذرد و در برخی مکان های عمومی شاهد کشف حجاب هستیم. پیشتر هم شاهد اصرار روی بی حجابی و بد حجابی از سوی برخی افراد جامعه بودیم. اما اینکه چرا به این نقطه رسیدیم جای تامل و تفکر دارد؟ یکی از راه های علاج این موضوع، بررسی و کالبدشکافی ماجراست. اینکه چرا برخی زنان جامعه ما به نقطه ای برسند که برای برداشتن حجاب و بی حجابی اصرار و اعتراض کنند. یقینا صِرف تذکر و حتی اعمال مجازات و جریمه نمی تواند سبب رعایت حجاب گردد که اگر اینگونه بود خیلی قبل تر، این مساله حل شده بود. علل و عوامل زیادی در این موضوع دخیل اند که در این یادداشت برخی از آنها را بررسی خواهیم کرد.
1.ضعف جهان بینی، خودشناسی و نگاه توحیدی در جامعه:
کافیست برویم در خیابان و در یک مصاحبه تصادفی از مردم، چند سوال اساسی و به ظاهر ساده را بپرسیم: از کجا آمده ایم، برای چه آمده ایم؟ کجا خواهیم رفت؟ هدف از خلقت چیست؟ من کیستم و .... . اگر پاسخ های کلیشه ای، احساسی و آبکی را کنار بگذاریم، کمتر پاسخ درست، عاقلانه، حقیقی و با اعتقاد قلبی را خواهیم شنید. هر چند مدعی داشتن جمهوری اسلامی هستیم اما بایستی ببینیم در پوسته ها یا به بیان بهتر در گوشته های زیرین چقدر اعتقادات ما ریشه دار، اصولی و حقیقی است؟ وقتی اعتقادات اصلی مانند توحید و هستی شناسی در جامعه بلنگد؛ تعجبی ندارد برخی از دختران جامعه نسبت به حجاب بی اعتقاد باشند. به بیان واضح تر، وقتی هنوز شناختش نسبت به خداوند، جهان خلقت و هدف آن، نفس خودش، قیامت، بهشت و جهنم؛ ناچیز و ناقص است نباید انتظار داشته باشیم برای ترس از خدا، برای امتثال امرش، برای امان از آتش جهنم یا برای رسیدن به بهشت احکام شریعت از جمله حجاب را رعایت نمایند. چه بسا ممکن است حجاب برخی افراد با حجاب که فاقد باور، اعتقاد و فطرت درستی باشند؛ از روی عادت، ترس و خجالت باشد و اگر شرایط مهیا شود آنها هم حجاب را کنار بگذارند
پیامبر اکرم در ابتدای بعثت یک خواسته از مردم داشتند و آن قولوا لا اله الا الله تفلحوا. یعنی گام اول توحید بود، وقتی اعتقاد و باور اصلی، درست شکل گرفت و فطرت الهی بیدار و در مسیر صحیح به راه افتاد، باقی موارد به تبع آن خواهد آمد. آنوقت وقتی امر به حجاب می شود، برای مسلمانان سخت، تلخ و غریب نیست بلکه مانند گم گشته ایست که انسان او را یافته با آغوش باز استقبال می کند. چون فطرتش بیدار شده و حجاب را یک نیاز مطابق با فطرت می بیند و می پذیرد و تا هر وقت فطرتش بیدار و در مسیر توحید باشد حاضر نیست از حجاب دست بکشد و حتی حاضر است برایش بجنگد. نمونه و مصداق این ادعا را در افراد تازه مسلمان یا توبه کننده حقیقی به وضوح می توان دید که چطور با این امر الهی انس گرفته و حاضر به ترکش نیستند. نتیجه اینکه یکی از گام های مهم در گسترش حجاب وعفاف در جامعه، اصلاح و گسترش باور و نگاه درست جهان بینی توحیدی در عموم افراد جامعه است.
2. ضعف دشمن شناسی و دشمن ستیزی
متاسفانه یکی از ضعف های اساسی جامعه ما و البته بانوان، در موضوع دشمن شناسی و دشمن ستیزی است. جنبش های فمینیستی که تاریخ مصرف آن در غرب به پایان رسیده است و در حال خشکیدن بود امروز ریشه در ایران دوانده و جان تازه ای گرفته است. برای یک انسان شیطان صفتی که مبتلا به یک بیماری واگیر مانند ایدز یا هپاتیت است، مبتلا کردن دیگران بسیار لذت بخش است. این موضوع برای جامعه غربی هم مصداق دارد، جامعه ای که دختران و زنان خودش را به فساد کشانده و حالا چشم دیدن پاکی و نجابت دختران و زنان ایرانی را ندارد و از هر راهی می کوشد این قشر را به لجن بکشاند. اما خوب می داند چگونه وارد شود. چطور با ژست های دوستی و دلسوزی با ریختن اشک های تمساح و جیغ های بنفش، دختران و زنان ایرانی را خام خود بکند. آنقدر نقشش را خوب بازی می کند تا بانوانی که پیشتر الگویشان حضرت فاطمه زهرا سیده زنان عالم بود، زنانی که از دامنشان مرد به معراج می رسید. دغدغه برخی از نسل امروزشان حضور در ورزشگاه، دوچرخه سواری و برداشتن حجاب اجباری می شود. حتی اگر نتوانیم معارف توحیدی و هستی شناسی را به خوبی برای این قشر آموزش و تبدیل به باور کنیم، اگر بتوانیم حقیقت این گرگان در لباس میش را برای جامعه بانوان نشان دهیم موفق هستیم. کافیست دختران ما از پس پرده ماجرا با خبر شوند. بفهمند هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد. کمی بیاندیشد و ببیند داشتن و نداشتن حجاب او، رفتن و نرفتنش به ورزشگاه و دوچرخه سواری و امثال این موارد چرا باید مورد توجه حکومت ها و اشخاص حقیقی و حقوقی غربی و غرب نشین باشد. اگر جوان ما بفهمد شخصیت های مطرح فمینیسی از میسح علی نژاد گرفته تا شیرین عبادی و مریم رجوی جزء شکست خورده های زندگی شخصی و اجتماعی خود هستند و در پس پرده عروسک خیمه شب بازی حکومت های غربی شده و در ازای پول، جایزه و توجه؛ حاضر به گمراه کردن دختران و زنان وطنشان کردند، هیچ وقت فریب این شیاطین انسی را نخواهند خورد. شاید برای من که ماهیت و حقیقت شیطانی این افراد برملا شده مسخره بیاید اما برای دختری که با شوق و ذوق از کشف حجاب خود فیلم می گیرد و برای الگو و مرادش مسیح علینژاد و شبکه های لندن نشین می فرستد، یک کار قهرمانانه به حساب بیاید. اگر جامعه ما، زنان و دختران ما متوجه حقیقت ماجرا بشوند، از اهداف شوم این جماعت خبیث و شیطان صفت مطلع و آنها را به جای دوست، دشمن بدانند مشکل حل خواهد شد. در این حالت حتی اگر باورهای توحیدی و اعتقادی اش هم ضعیف باشد اما به لج دشمن ، خلاف خواسته هایش گام بر می دارد و آب در آسیابشان نخواهد ریخت.
3. محدود شدن امر به معروف و نهی از منکر در موضوع حجاب و عفاف
متاسفانه برخی از جامعه ما در سال های اخیر، درک و شناختشان از امر به معروف ونهی از منکر محدود به موضوع حجاب و عفاف می شد. در منابر و خطابه ها، در سازمان و نهادهای مربوطه هر جا حرف از امر به معروف و نهی از منکر می شد بعید بود حرفی از مساله حجاب زده نشود.
از نگاه یک زن بد حجاب، دیواری کوتاه تر از دیوار او برای اعمال این فریضه الهی دیده نمی شد و لذا آنقدر در موارد دیگر تفریط و در این مورد افراط شد که از آن طرف بام افتادیم.امر به معروفی که در نگاه مقام معظم رهبری حتی شامل امر به ورزش هم می شود را محدود به مساله حجاب کردیم و تا توانستیم بر آن تاختیم تا جایی که بین امر به معروف و حجاب یک اطراد ذهنی در جامعه ایرانی شکل گرفت. کم کاری، گران فروشی، اختلاس، اعتیاد، اسراف، تفاخر و موارد کثیر اینچنینی رنگ باخته و موضوع امر به معروف و نهی از منکر در زمینه حجاب و عفاف هر روز بیشتر از دیروز پر رنگ تر می شد. تا جایی که دختر و زن جامعه ما می دید خیلی ها گناه و خلافشان به مراتب بیشتر است اما کسی کاری به کارشان ندارد و به چشم نمی آیند و تنها حجاب او مشمول مذمت و سرزنش است که او هم تاب این فشار افراطی را نیاورد و طغیان کرد.
4. بی توجهی به نقش مردان
قریب به اتفاق زنان جامعه حداقل یکی از نعمات پدر، برادر، همسر و پسر را برخوردارند. اگر برای جامعه و خود این افراد نقش کلیدی و مهمشان، درست درک و تبیین می گردید؛ تا حد بالایی جلوی این وضعیت گرفته می شد. قوام و غیرت دو خصلت ویژه مردان مسلمان ایرانی است که دشمن تا جایی می توانسته آنها را در برخی افراد کمرنگ کرده است. وقتی این خصائص در انسان خاموش شود، نسبت به ناموسش بی تفاوت خواهد شد و فرقی برایش ندارد چگونه می گردد، چه می پوشد و به چشم و زبان چه کسانی می آید. و از این بدتر هم زمانی است که صفات برعکس این موارد مانند بی غیرتی و دیاثت در آن مرد شکل بگیرد. آنوقت اگر ناموسش هم اهل رعایت باشد او می خواهد جلوه گری و خودنمایی داشته باشد. یکی از راه های ترویج حجاب و عفاف در جامعه، بیدار و زنده کردن این خصلتهای اصیل و فطری مردانه است. قوام و غیرت دو گوهر گرانبها در وجود مرد است که اگر آن را زنده و بیدار کنیم؛ اثرش در ظاهر و باطن نوامیسش بروز و ظهور می کند. مرد غیور و با قوام هیچگاه نمی گذارد ناموسش مقصد نگاه های هوسباز و شهوتران دیگران شود و در مقابل خانمی که در کنارش یک مرد غیور و با قوام ببینید خواه در قالب همسر، برادر، پدر یا حتی پسرش باشد، پشتش به او گرم می شود و برای این حس اصیل مردانه اش ارزش قائل است و حدود را رعایت خواهد کرد.
5. ضعف نهادهای حاکمیتی و سازمان های مربوطه در پیشگیری و حل این مساله
متاسفانه تنها رفتار محسوس حاکمیتی در قبال حجاب، راه انداختن گشت ارشاد توسط نیروی انتظامی است. در حالی که این مورد بایستی به عنوان آخرین مرحله باشد اما در اغلب موارد به عنوان راحت ترین و اولین کار انجام می شود. حتی جلسات توجیهی و آموزشی را هم به عهده همین سازمان گذاشته اند و باقی دستگاه ها به نوعی از زیر بار مسولیت شانه خالی کرده اند. باید ببینیم آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد، حوزه های علمیه، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم و دیگر نهادها چقدر برای این موضوع تلاش کرده اند و یا چه ترک فعل هایی داشته اند. به عنوان مثال وقتی در ساخت فیلم های سینمایی و نمایش خانگی، شاهد بد و شُل حجابی هستیم و خیلی راحت وزارت ارشاد پروانه و مجوز ساخت می دهد؛ این ذهنیت در مخاطب و بیننده شکل می گیرد که وضع قوانین و اقدامات قضائی و انتظامی در این موضوع؛ سوری و بی محل است. اگر قرار بود رعایت شود خود دولت و وزارتخانه مربوطه اش آن را جدی می گرفت و از طرف دیگر رسانه مانند یک مدرسه بر خودآگاه و ناخودآگاه انسان اثر می گذارد. مخاطبی که پای فلان فیلم و سریال می نشیند و شخصیت های داستانی اش را در رنگ و لعاب های غیر اسلامی و ایرانی می بیند، خواسته و ناخواسته از آن الگوبرداری می کند. آنوقت هرچه هم گشت ارشاد بگذارید و در منبر و محراب از حجاب بگویید بی اثر است.
مواردی که در این یادداشت آمد همه علل و عوامل بد و بی حجابی در ایران نیست بلکه بسته به بضاعت نویسنده مواردی آمده است و نیز اینها علت تامّه این مشکل نیستند و نمی توان به صرف دیدن یک فرد بدحجاب یکی از موارد بالا را به او تسری دهیم بلکه علل و عوامل زیادی در این مشکل دخیل اند که بسته به فرد و شرایط، برخی کمرنگتر و برخی پررنگتر می شود.
1.ضعف جهان بینی، خودشناسی و نگاه توحیدی در جامعه:
کافیست برویم در خیابان و در یک مصاحبه تصادفی از مردم، چند سوال اساسی و به ظاهر ساده را بپرسیم: از کجا آمده ایم، برای چه آمده ایم؟ کجا خواهیم رفت؟ هدف از خلقت چیست؟ من کیستم و .... . اگر پاسخ های کلیشه ای، احساسی و آبکی را کنار بگذاریم، کمتر پاسخ درست، عاقلانه، حقیقی و با اعتقاد قلبی را خواهیم شنید. هر چند مدعی داشتن جمهوری اسلامی هستیم اما بایستی ببینیم در پوسته ها یا به بیان بهتر در گوشته های زیرین چقدر اعتقادات ما ریشه دار، اصولی و حقیقی است؟ وقتی اعتقادات اصلی مانند توحید و هستی شناسی در جامعه بلنگد؛ تعجبی ندارد برخی از دختران جامعه نسبت به حجاب بی اعتقاد باشند. به بیان واضح تر، وقتی هنوز شناختش نسبت به خداوند، جهان خلقت و هدف آن، نفس خودش، قیامت، بهشت و جهنم؛ ناچیز و ناقص است نباید انتظار داشته باشیم برای ترس از خدا، برای امتثال امرش، برای امان از آتش جهنم یا برای رسیدن به بهشت احکام شریعت از جمله حجاب را رعایت نمایند. چه بسا ممکن است حجاب برخی افراد با حجاب که فاقد باور، اعتقاد و فطرت درستی باشند؛ از روی عادت، ترس و خجالت باشد و اگر شرایط مهیا شود آنها هم حجاب را کنار بگذارند
پیامبر اکرم در ابتدای بعثت یک خواسته از مردم داشتند و آن قولوا لا اله الا الله تفلحوا. یعنی گام اول توحید بود، وقتی اعتقاد و باور اصلی، درست شکل گرفت و فطرت الهی بیدار و در مسیر صحیح به راه افتاد، باقی موارد به تبع آن خواهد آمد. آنوقت وقتی امر به حجاب می شود، برای مسلمانان سخت، تلخ و غریب نیست بلکه مانند گم گشته ایست که انسان او را یافته با آغوش باز استقبال می کند. چون فطرتش بیدار شده و حجاب را یک نیاز مطابق با فطرت می بیند و می پذیرد و تا هر وقت فطرتش بیدار و در مسیر توحید باشد حاضر نیست از حجاب دست بکشد و حتی حاضر است برایش بجنگد. نمونه و مصداق این ادعا را در افراد تازه مسلمان یا توبه کننده حقیقی به وضوح می توان دید که چطور با این امر الهی انس گرفته و حاضر به ترکش نیستند. نتیجه اینکه یکی از گام های مهم در گسترش حجاب وعفاف در جامعه، اصلاح و گسترش باور و نگاه درست جهان بینی توحیدی در عموم افراد جامعه است.
2. ضعف دشمن شناسی و دشمن ستیزی
متاسفانه یکی از ضعف های اساسی جامعه ما و البته بانوان، در موضوع دشمن شناسی و دشمن ستیزی است. جنبش های فمینیستی که تاریخ مصرف آن در غرب به پایان رسیده است و در حال خشکیدن بود امروز ریشه در ایران دوانده و جان تازه ای گرفته است. برای یک انسان شیطان صفتی که مبتلا به یک بیماری واگیر مانند ایدز یا هپاتیت است، مبتلا کردن دیگران بسیار لذت بخش است. این موضوع برای جامعه غربی هم مصداق دارد، جامعه ای که دختران و زنان خودش را به فساد کشانده و حالا چشم دیدن پاکی و نجابت دختران و زنان ایرانی را ندارد و از هر راهی می کوشد این قشر را به لجن بکشاند. اما خوب می داند چگونه وارد شود. چطور با ژست های دوستی و دلسوزی با ریختن اشک های تمساح و جیغ های بنفش، دختران و زنان ایرانی را خام خود بکند. آنقدر نقشش را خوب بازی می کند تا بانوانی که پیشتر الگویشان حضرت فاطمه زهرا سیده زنان عالم بود، زنانی که از دامنشان مرد به معراج می رسید. دغدغه برخی از نسل امروزشان حضور در ورزشگاه، دوچرخه سواری و برداشتن حجاب اجباری می شود. حتی اگر نتوانیم معارف توحیدی و هستی شناسی را به خوبی برای این قشر آموزش و تبدیل به باور کنیم، اگر بتوانیم حقیقت این گرگان در لباس میش را برای جامعه بانوان نشان دهیم موفق هستیم. کافیست دختران ما از پس پرده ماجرا با خبر شوند. بفهمند هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد. کمی بیاندیشد و ببیند داشتن و نداشتن حجاب او، رفتن و نرفتنش به ورزشگاه و دوچرخه سواری و امثال این موارد چرا باید مورد توجه حکومت ها و اشخاص حقیقی و حقوقی غربی و غرب نشین باشد. اگر جوان ما بفهمد شخصیت های مطرح فمینیسی از میسح علی نژاد گرفته تا شیرین عبادی و مریم رجوی جزء شکست خورده های زندگی شخصی و اجتماعی خود هستند و در پس پرده عروسک خیمه شب بازی حکومت های غربی شده و در ازای پول، جایزه و توجه؛ حاضر به گمراه کردن دختران و زنان وطنشان کردند، هیچ وقت فریب این شیاطین انسی را نخواهند خورد. شاید برای من که ماهیت و حقیقت شیطانی این افراد برملا شده مسخره بیاید اما برای دختری که با شوق و ذوق از کشف حجاب خود فیلم می گیرد و برای الگو و مرادش مسیح علینژاد و شبکه های لندن نشین می فرستد، یک کار قهرمانانه به حساب بیاید. اگر جامعه ما، زنان و دختران ما متوجه حقیقت ماجرا بشوند، از اهداف شوم این جماعت خبیث و شیطان صفت مطلع و آنها را به جای دوست، دشمن بدانند مشکل حل خواهد شد. در این حالت حتی اگر باورهای توحیدی و اعتقادی اش هم ضعیف باشد اما به لج دشمن ، خلاف خواسته هایش گام بر می دارد و آب در آسیابشان نخواهد ریخت.
3. محدود شدن امر به معروف و نهی از منکر در موضوع حجاب و عفاف
متاسفانه برخی از جامعه ما در سال های اخیر، درک و شناختشان از امر به معروف ونهی از منکر محدود به موضوع حجاب و عفاف می شد. در منابر و خطابه ها، در سازمان و نهادهای مربوطه هر جا حرف از امر به معروف و نهی از منکر می شد بعید بود حرفی از مساله حجاب زده نشود.
از نگاه یک زن بد حجاب، دیواری کوتاه تر از دیوار او برای اعمال این فریضه الهی دیده نمی شد و لذا آنقدر در موارد دیگر تفریط و در این مورد افراط شد که از آن طرف بام افتادیم.امر به معروفی که در نگاه مقام معظم رهبری حتی شامل امر به ورزش هم می شود را محدود به مساله حجاب کردیم و تا توانستیم بر آن تاختیم تا جایی که بین امر به معروف و حجاب یک اطراد ذهنی در جامعه ایرانی شکل گرفت. کم کاری، گران فروشی، اختلاس، اعتیاد، اسراف، تفاخر و موارد کثیر اینچنینی رنگ باخته و موضوع امر به معروف و نهی از منکر در زمینه حجاب و عفاف هر روز بیشتر از دیروز پر رنگ تر می شد. تا جایی که دختر و زن جامعه ما می دید خیلی ها گناه و خلافشان به مراتب بیشتر است اما کسی کاری به کارشان ندارد و به چشم نمی آیند و تنها حجاب او مشمول مذمت و سرزنش است که او هم تاب این فشار افراطی را نیاورد و طغیان کرد.
4. بی توجهی به نقش مردان
قریب به اتفاق زنان جامعه حداقل یکی از نعمات پدر، برادر، همسر و پسر را برخوردارند. اگر برای جامعه و خود این افراد نقش کلیدی و مهمشان، درست درک و تبیین می گردید؛ تا حد بالایی جلوی این وضعیت گرفته می شد. قوام و غیرت دو خصلت ویژه مردان مسلمان ایرانی است که دشمن تا جایی می توانسته آنها را در برخی افراد کمرنگ کرده است. وقتی این خصائص در انسان خاموش شود، نسبت به ناموسش بی تفاوت خواهد شد و فرقی برایش ندارد چگونه می گردد، چه می پوشد و به چشم و زبان چه کسانی می آید. و از این بدتر هم زمانی است که صفات برعکس این موارد مانند بی غیرتی و دیاثت در آن مرد شکل بگیرد. آنوقت اگر ناموسش هم اهل رعایت باشد او می خواهد جلوه گری و خودنمایی داشته باشد. یکی از راه های ترویج حجاب و عفاف در جامعه، بیدار و زنده کردن این خصلتهای اصیل و فطری مردانه است. قوام و غیرت دو گوهر گرانبها در وجود مرد است که اگر آن را زنده و بیدار کنیم؛ اثرش در ظاهر و باطن نوامیسش بروز و ظهور می کند. مرد غیور و با قوام هیچگاه نمی گذارد ناموسش مقصد نگاه های هوسباز و شهوتران دیگران شود و در مقابل خانمی که در کنارش یک مرد غیور و با قوام ببینید خواه در قالب همسر، برادر، پدر یا حتی پسرش باشد، پشتش به او گرم می شود و برای این حس اصیل مردانه اش ارزش قائل است و حدود را رعایت خواهد کرد.
5. ضعف نهادهای حاکمیتی و سازمان های مربوطه در پیشگیری و حل این مساله
متاسفانه تنها رفتار محسوس حاکمیتی در قبال حجاب، راه انداختن گشت ارشاد توسط نیروی انتظامی است. در حالی که این مورد بایستی به عنوان آخرین مرحله باشد اما در اغلب موارد به عنوان راحت ترین و اولین کار انجام می شود. حتی جلسات توجیهی و آموزشی را هم به عهده همین سازمان گذاشته اند و باقی دستگاه ها به نوعی از زیر بار مسولیت شانه خالی کرده اند. باید ببینیم آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد، حوزه های علمیه، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم و دیگر نهادها چقدر برای این موضوع تلاش کرده اند و یا چه ترک فعل هایی داشته اند. به عنوان مثال وقتی در ساخت فیلم های سینمایی و نمایش خانگی، شاهد بد و شُل حجابی هستیم و خیلی راحت وزارت ارشاد پروانه و مجوز ساخت می دهد؛ این ذهنیت در مخاطب و بیننده شکل می گیرد که وضع قوانین و اقدامات قضائی و انتظامی در این موضوع؛ سوری و بی محل است. اگر قرار بود رعایت شود خود دولت و وزارتخانه مربوطه اش آن را جدی می گرفت و از طرف دیگر رسانه مانند یک مدرسه بر خودآگاه و ناخودآگاه انسان اثر می گذارد. مخاطبی که پای فلان فیلم و سریال می نشیند و شخصیت های داستانی اش را در رنگ و لعاب های غیر اسلامی و ایرانی می بیند، خواسته و ناخواسته از آن الگوبرداری می کند. آنوقت هرچه هم گشت ارشاد بگذارید و در منبر و محراب از حجاب بگویید بی اثر است.
مواردی که در این یادداشت آمد همه علل و عوامل بد و بی حجابی در ایران نیست بلکه بسته به بضاعت نویسنده مواردی آمده است و نیز اینها علت تامّه این مشکل نیستند و نمی توان به صرف دیدن یک فرد بدحجاب یکی از موارد بالا را به او تسری دهیم بلکه علل و عوامل زیادی در این مشکل دخیل اند که بسته به فرد و شرایط، برخی کمرنگتر و برخی پررنگتر می شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.